پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
قرارمان همین بهار زیر شکوفه های شعر …!آنجا که واژه هابرای تو گل می کنندآنجا که حرف های زمین افتاده امدوباره سبز می شوندوَ دست های عاشقمانگره در کارِ سبزه ها می اندازندقرارمان زیرِ چشم های تو !آنجا که شعرنم نم شروع می شود …!...
قرارمان فصل انگورشراب که شدم بیاتو جام بیاور من جانجام را خالی از جان کنهراسی نیست... فقط تو خوش باشهمین مرا کافیست......