سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
دوست دارم چون ستاره ای سرگردانبه چال گونه ات سقوط کنمو به هیچ گونه ای در این جهان باز نگردممرا به خاطرت بسپاربدون خاک و گلایولو نگذار هیچ حادثه اینبش خاطرت کنداین شعر ها مرا چهار پاره به میخ می کشندو در چهار سوی جهانچارقد زنان مسلمانبه زمین می افتدخورشید مرا از شرق و غرب ادامه می دهدو لکه ی ننگ پاکدامنی امبر پیشانی جهانداغ می خورد...