شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
باید به فکر ساختن یک بادبادک بود،هنوز هم با مشتی نخ و کمی کاغذمیشود به گیس طلای خورشید رسید! کودکی که با مسلسل بازی کند، جهان را نجات نخواهد داد....
قربان جهانی که در آن جنگ نباشدمشت و لگد و سیلی و اوردنگ نباشداز وحشت بمب اتم و توپ و مسلسلپیوسته به پا خار و به سر سنگ نباشدباهم نستیزند سپیدان و سیاهاندعوا سر نام و نسب و رنگ نباشددر باغ وفا مرغ بد آواز نیابیمدر بزم صفا ساز بد آهنگ نباشدافسار به دست دو سه گمراه نیفتدایام به کام دو سه الدنگ نباشدمادون ز ستمکاری مافوق ننالداز دست دلی سنگ دلی تنگ نباشدهر مملکتی تا طلبد حق خودش رامحتاج به صد لشکر صد هنگ نباشد...