متن بادبادک
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بادبادک
یک دست کم بود
دست هایی دیگر در آورد
برای دستگیری از بادبادک ها
برای دستگیری از بادبادک ها
برای دستگیری از بادبادک ها
برای دستگیری از بادبادک ها
و برای تکان دادنِ بادها!
«آرمان پرناک»
صدای دریا
هوای بهاری و معتدل
ساحل شلوغ
خنکای نسیم
دریا مواج و آسمان ابری
رنگی از زندگی در دل می جوشد
شن های ساحل
پر از صدف
هر کدام
گویای ِداستانی
از آغوش دریا و رازهایش
که با هر موج
بار دیگر زنده می شود
صدای قایق ها
در...
نگاه کن!
تمام بادبادک هایم
به شاخه ی غروب گیر کرده اند
این چه نخ دادن بود آسمان!!؟؟
«آرمان پرناک»
تو را دل برگزید و کارِ دل شک بر نمی دارد
که این دیوانه هرگز، سنگِ کوچک بر نمیدارد
تو در رؤیای پروازی، ولی گویا نمی دانی
نخِ کوتاه، دست از بادبادک بر نمی دارد
برای دیدنِ تو آسمان خَم می شود اما
برای من کلاهش را مترسک بر نمی...