پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
سرت اگر چه در آن روز رفت بر سرِ نینخورد دشمنت اما جُوِی ز گندم ریسری که بود دمادم به روی دوشِ نبیسری که بر سرِ نی شد به جرم حقطلبیسرت شریفترین سجدهگاهِ باران استسرت امانتِ سنگینِ روزگاران استمنم مسافر بیزاد و برگ و بیتوشهسلامِ من به تو، ای قبلهگاهِ ششگوشهسلام وارث آدم، سلام وارث نورسلام ماه درخشانِ آسمان و تنورسلام تشنهلبِ کشتۀ میانِ دو رودسلام خیمۀ جانت اسیر آتش و دودسلام ما به تو ای پادشاه درویشانچه میکنند ببی...