نه دست دارد / نه پا / ستاره ام، / ویلچرنشینی ست در شیبِ شبِ زمین .../ آرمان پرناک
خیره نگاهم می کنی و من واسم قدم برداشتن سخته از زندگی چیزی نمی فهمم دنیای من محدود به تختِ خوشبخت بودن از نگاه تو شاید فقط به داشتنِ پوله حرفامو اونی خوب میفهمه که مثل من یه عمره معلوله این انتخابم نیست، باور کن اینا همش تقصیر تقدیره پاهام...