شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
با جرعه ای ز بوی تو از خویش می روم...
از صبحِ ناب پُر شده ام در من یک جرعه آفتاب نمی نوشی ؟...
تو همان جرعه آبی که نشد وقت سحربزنم لب به تو و زود اذان را گفتند....