متن چیا هلگورد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چیا هلگورد
ترس دارم که روزی دروازه های عشقت را بر رویم ببندی
و در محبس تنهایی زندانی ام کنی!
آخر چگونه دلت می آید مرا تنها بگذاری
با چشمانی پر از اشک و آب؟!
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی:زانا کوردستانی
امشب از فراقت پر از درد و غصه ام
عطر تنهایی از جان و روحم برپاست
بیناز تو را می خواهد تا که به آغوشم بگشی
تا بعد از عمری سرگردانی، نفسی به آرامش برآورم
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
اکنون ضربان قلب شیدایم
همچون قلب تو شنیدنی ست
ولی آنقدر فاصله مابین ما هست که
دل من عاشق توست و
دل تو هم خبر ندارد این جنون را...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
آه! ای عشق کمکم کن!
که به یارم برسم
چنان دشتی تشنه ی نم نم باران
باید یا من به یارم برسم
یا که یار به من!
یا که هر دوی ما بمیریم و به پایان برسیم.
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
از برای تو، دست از دنیا کشیدم
تو نیز دست از من کشیدی!
بد جور باختم!
اکنون نه تو را دارم، نه دنیا را...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
خیلی دلتنگتم،
اما جرأت نمی کنم نامه ای برایت بفرستم!
می ترسم تو مرا نخواهی و از من بیزار شوی...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
اگر خوابیدم، هیچکس بیدارم نکند،
امید دارم که یارم به خوابم بیاید،
او خیلی خجالتی ست
نکند صدایتان را بشنود و برود!
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی:زانا کوردستانی
زن، چون به مردی دل ببندد،
گمان می برد، جز آن مرد،
هیچ مردی دیگر در جهان وجود ندارد
اما، اگر دلش بشکند،
از همه ی مردان کینه به دل خواهد گرفت.
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی:زانا کوردستانی
حالم چنین است که بال در بیاورم
به سوی آغوش تو، ای گل من!
آخه آن روز کی فرا خواهد رسید
که تو دلم را به دیدارت شاد کنی؟!
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی