«هبوط» در خلوت شب، سرمست، مدهوش، مهمان خیالات خود بودم، بوی شب بو فضای خانه را پر کرده بود. صدایی آشنای جان، از حیات خانه می رسد به گوش! مرا سوی خود کشاند. پایم به گلدانی می خورد، گلدان تلوتلویی خورد، آسمان به گرد او می چرخد، یا که او...