شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
نمی داند که عشق او رگی با جان من دارد...
جان در تن من چه کار دارد بیتو...
دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی...
هرکس به خان و مانی دارند مهربانی من مهربان ندارم نامهربان من کو...
ای دیر به دست آمده بس زود برفتی...
سخت خوشی چشم بدت دورباد...