پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
او عروس خیال توو تو داماد خیال من...
تو عروس کسی اگر بشوینگذارم که دست روی دست!من محمد علی قاجارم مجلست را به توپ خواهم بست...
تصور کن که دنیا دل سپردهستعروس ِ آخرین سودای ِ شومهنبند چشماتو تا آخر نگام کنبه چشمای تو عمرم مُهرومومه...
زمین عروس شد و آسمان به حرف آمدچه شاد باشی از این خوب تر که برف آمد...
رفیق جونم...تو عروس شووووبهترین ساق دوش دنیا شدن با من......