شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
بابام تو گروه فامیلامون نوشته تا اطلاع ثانوی با ایرلاین سفر نکنین حالا نزدیک‌ترین تجربه سفر هوایی هممون دست تکون دادن برا هواپیما بوده...
با خود گفتم: فراموشش خواهم کرداز زمین بلند شد هواپیمااز آن بالا تو دانه‌تر میشدیمن پرنده‌تر....
رفتند به داخل مه و همه مست شدنداز صفحه رادار همگی محو شدندانگار که برف و مه و کولاک و دِنادر سانحه هوایی همه همدست شدند...
سقوط ھواپیمای اخیرشبیه سقوط من بودھمه به تو مشکوکندفقط تو میتوانی اسمان خراشی را اینگونه زمین بزنیتو در دست تعقیبی......
