شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
سر هر قراری منو می کاشتییادت هست؟میخوام تلافی کنمبه خانه ام بیاییتو تمام گلدان ها می کارمت!...
از عشق همین خاطره می ماند و بس !گلدان لب پنجره می ماند و بس !ازآن همه چای عصر گاهی با همبر میز دو تا دایره می ماند و بس !...
خانه ای که درآن مادرنفس بکشد هیچ گلدانی خشک نمی شود....
گیسو بیفشان بید نامجنون من! در بادبی گردهافشانی گلی پابند گلدان نیست...