آئین دلدادگی چنان بی قرار تو هستم که باز، قرار تو دارد دل و دیده ام به شب های بارانی نوبهار، به باران ترین شیوه باریده ام یکایک همه کوچه ها شاهدند، پی تو اگر دربدر گشته ام فدای سر تو که بین همه، سر سروری را پسندیده ام تمام...