یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
وقت سحر، چکاوکِ کوچکشاد و سبک، نغمه پراکندهدر ذهن و خاطرِ من، اوروحِ خرّمِ شادی استاو یک پرنده ی کوچک نیستجانِ فرشته ای ست ز عالمِ جان ها کهشیرین ترانه ی دلکش راهدیه آورَد بر مابر پرده ی دلم، با شوقنقش می زند به لحنی خوشراهی به آسمان هاراهی پُر از ترانه و امیدهمراهِ قصه های بلندی کهدر یاد، گشته فرامُش، گاه...