پای شکسته گر چه به جایی نمیرسد آه شکستگان به اثر زود میرسد ...
مى روم گوشه ى تنهایى خود غرق شوم آنچنانى که نباشد اثرى از خبرم
گویا طلسم چشم تو بر من اثر کرد چشمان تو شبھای تارم را سحر کرد
لابه هنگام جفای روزگار از ابلهی است عجز و زاری کی اثر در خاطر جلاد داشت
شوفاژ نمیکند اثر بغل مگر کند اثر...