سرما را مجال حرف نیست ازگرمی حضور تو
ولی اصلش این بود الان تو این سرما بغل هم باشیم
عشق یعنی من ِ سرمایی ِ تب دار و مریض ژاکتم را بدهم تا که تو سرما نخوری
زمستون رو بیخیال سرمایی به اندازه ی سرمای بی توجهی وجود نداره
چه سوزناک است سرما بابانوئل کمی امید بیاور
داره برف میاد ، بیا تو قلبم سرما نخوری !
آن قدر دوستت دارم بافته ام که این زمستان سرما نخوری...!