شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
کاش می گفتم به تو این دل که با خود می بریروزگاری دلبری می کرد و خاطر خواه داشت!...
تو آرزوی منی از دمی که یادم هستکنون که مال منی من چه آرزو بکنم؟...
نوبت آمدن جمعه موعودت نیست؟ شور تلخی به دل منتظرم میریزد...
عاشقش باشی ولی او مذهبی باشد چه باک؟ کافری را چشمِ بسته سوی مسجد می برد!...
من جمعه ترین حالت یک عاشقم اماتو صبح ترین جمعه ی هرروزدلم باش...