متن المیرا پناهی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات المیرا پناهی
بغضم گرفت لحظه ای ک پسرم گفت
نوکرتم چه تکیه گاهی بود کلامش
ب دل شکسته ام..
پسرم میشود تا بمانی تا من مرد شدنت را ببینم…
نشسته ب انتظار میداند..
غم دل خوردن را..
ای خاک او سرد شد در اغوشت تا تو نسوزی..
با وفااا بود تو بی وفایش کردی..
گرم بود تو سردش کردی..
تاوان صبرم را عمرم داد…
بال و پر سوخته را وعده پرواز نیست …
ماندگاری در دلم ای مونس شب های من
من سرد شدم تا تو نسوزی
چه می کند (میم) مالکیت
گویی جااانااا(م)
همسرم دین من است..
دینداری عبادت او….
چشمانش قبله گاهم..
سجده کردن عشق او
همسرم خالق من است ..
من مخلوق ستایشگر او
..
اعتماد المثنی نداره 🌱
گاهی بی صدا می شکنی 🌱
وفای همسر را باید
با خون دل پاسخ داد..
الله ددلیر محبت ،محبت گتیلر
بیز الدوک خار الدوک
شهریاراا
نجور گجلر لالایی چالدون..
قلبیون یخسی آپاردی..
فرو بردم بغضم را
در نگاه بی فروغش🌱
بهترین یادگارررری نیکی کردن است🌱
نام نیک از خود ب یادگار بگذارید🌱
نویسنده:سرکار خانم المیرا پناهی درین کبود
رها کن تا آزاد باشی 🌱
المیرا پناهی درین کبود
هر چه باشی ای بشر اخر دنیااا خاااکت میکند…..🌱
نویسنده:سرکار خانم المیراپناهی درین کبود
بهترین همدم آیینه است….
چون هم ذات توست و قابل اعتماد 🌱
نویسنده:سرکار خانم المیرا پناهی درین کبود