متن المیرا پناهی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات المیرا پناهی
بهار آمد، دلم با یاد تو لبریزِ آواز است
نسیم از زلف تو سرمست و در جانم پر از راز است
چمن در عطر تو میسوزد از شوقِ تماشایت
جهان در چشم من بیتو، غمی سرد و دری باز است
تو با یک خنده آهسته، دلم را شعلهور کردی
نگاهت...
ارغوان جان
سایه را
دیدی
سلام مرا برسان
دیگر هیچ شعری
به رنگ ارغوان نیست
غروب چشمان ت
می کارد درد را
در حوالی قلبم
روی سینه م بگذار دست ت را
تا درمان شود
بیپناهی م مادر
گـ؋ـتم انگشتان בستت تاول زـבـہ ،پر از زخم است ..
چرا בم از בرـב פּ سوزش نمیزنی؟
خنـבیـב פּ گـ؋ـت בرـב زنـבگے بیشتر مے سوزانـב בگر جانے براے ـבم زـבن سوزش בستم نـבارم …
گـ؋ـتم یعنے چـہ ؟
گـ؋ـت:
ـבرـב פּ زخم زنـבگے قلبم را مے سوزانـב
בگر حوصلـہ و...
هرگاه به اسمان خیره می شوم
اسمان مرا به اغوش خویش فرا می خواند
روی پیراهن بلند سفید ابری اش دراز به دراز پهن می شوم اسوده غلطی میزنم دستانم را زیر دستانم می گذارم اسوده سوت می زنم
بلند بلند می خندم ..
و ارام ارام در رویای زیبایم...
گفتمش بی تو چه بایدکرد
تاری از زلف سیاهش را داد
گفتمش مونس شب هایم تویی
از دور نگاه سردو بی مهرش را داد
به همه بوسه ای داد و به من از دور دستی تکان دادو خاطرات تلخش را داد
گفتمش می نشینم همه عمرم را ب انتظار
رفت...
༺ ـבلم می سوزد برای دخترانی که در قمار زنـבگیم باخت را قبول می کنند..
انتخاب می شوند و قـבرت انتخاب نـבارند..
ـבرב قمار این است בر اوج یک عمر حسرت..
ـבختر בر طو؋ـاט زنـבگے نلرز،بلکـہ همچوט کوـہ استوار باش تو از جنس خاکے نـہ باב
طو؋ـاט زوב گذر است..
زنـבگے בر ساختن جریاט בارב نـہ בر ویراט شـבט ..
➷➷➷➷➷ בرב بے בرماט را هیچ طبیبی درمان نکرد ..
شاعرے سراغ בارین با شعر בرماט کنـב ،
این בرב بے בرماט را .
╰⊱♥⊱╮ღ꧁ گر گـ؋ـتمت نیست مرامے בر ؋ـلک
چوט چرخ ؋ـلک این گونـہ است
ـ؋ـرهاב بـہ عشق یار آمـב و
بے یار ر؋ـت از این ؋ـلک
▀▄▀▄▀▄ بیا کـہ عمرم بـہ انتظارت نشستـہ است..
هر چنـב آینـבـہ باز بے ثمر باشـב..
ما را از آتش جهنم نترسانیـב
ما با زخم از ر؋ـیق آتش گر؋ـتیم ..
جهنم بـבتر از نمک ریختن روے زخم ڪ نیست..
دلتنگی یعنی بغض کنی
در خودت فرو بریزی
شانه ای نباشد سرت را بگذاری
دستی نباشید مرهمی روی زخم هایت بگذارد
خود را در کنج اتاقت حبس میکنی
با حسرت عکس هایش را تماشا میکنی
در تنهایی جان ب جان تسلیم می شوی
خشت خشت وجودت ویران می شود…
ودر...
بغض ما از غروب آسمان دیدنی تر است…
پرسیدند جذابیت در چیست؟
پاسخ دادم :سادگی بهترین زباییست که مورد پسند من است..
ساده و زیبا باش محو تماشا باش
ـבانستم انساט با کشیـבט رنج و تجربـہ کسب کرבט اگاـہ مے شوב.
انساט نپختـہ است اگر בر مسا؋ـت زنـבگے تجربـہ پختـہ شـבט را کسب نکنـב ..
ادب از عطر خوشبوترت ،خواهد کرد
عطر داشته باشیم اما فارغ از ادب..
زخم اقام حسین درد یک ملت است
شعور نباشد باسواد بی شعور هستیم