عشق یعنی به اغوش کشیدن
فرزند…...
کاش بدانیم دنیا محل گذر
ای کاش …...
ارام تبر ب ساقه ام بزن
مرا از ریشه جدا کردی……...
ای ویرانگر آنچه ویران کردی
دل بود….....
من همان فرشته ی کوچکی بودم که تو شیطان بزرگش کردی ……
المیراپناهی درین کبود...
وجدان ذات ادمیست …..
المیراپناهی درین کبود...
غرور کنار ادب زیباست …..
مغرور با ادب باشیم …..
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
همچون دریا دلم بزرگ است و غمم بی انتها……..
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
من همان بهاری بودیم که ز رفتنت خزان گشتم …..
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
آن روز که نقاب از چهره ی تان بیفتد …
بهار خزان میشود…….
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
بی احترامی کردن بزرگت نمیکند ….
شخصیتت را روشن تر نمایان میکند…..
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
نیش زدن سخت نیست کار هر روز مار …..
مار صفت نباشیم …….
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
مرد من ،مرد بمان
سایه لقب بی معرفتیست ……..
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
کاش بدانند ما در ،زندگی ساده نبودیم
گذشتمان بسیار بووووووود……
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
بزرگ ترین ضربه ها را نزدیک ترین افراد میزنند ….
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
چه قدر سخته لبخند بزنی به تمام دردهایت ……
نویسنده المیراپناهی درین کبود...
خدایا،ما که اول و آخرمان خاک بود….،
بگو چرا صبرمان را لبریز کردی …….
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
سکوت کشنده ترین سمی است که انسان را با درد بسیاربدون فریاد میکشد…….
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
فکر کردم برایم کوه است….
چه زود فرو ریخت با کوچکترین زمین لرزه ای……
نویسنده:المیراپناهی درین کبود...
خدایا
جز تو ما را نیست پناه
پناه بی پناهان
نویسنده:سرکار خانم المیراپناهی درین کبود...
من خزان روزی بهار بودم.
نویسنده:خانم المیراپناهی درین کبود...
مردیم همه دلتنگ شدن……
زنده ایم مهربان باشین ……
روانشناس :خانم المیراپناهی درین کبود...
مرهم دوای نا علاج را
کدام طبیبی نوشت که هیچ عطاری ندارد ..
نویسنده :المیراپناهی درین کبود...