پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تا صدایت میکنم جان را نثارم میکنیبا نگاهت حس خوبی را فراهم میکنیگفته بودم یک دقیقه با تو تنها میشومدر به رویم بستی و یوسف صدایم میکنیگرچه از زیبایی ات احساس لذت میکنماز خدایت شرم دارم استقامت میکنمبار الها عشق ما را پاک حفظش میکنی ؟گفته بودی تو بخوان من استجابت میکنم...
بارالها !غبار پلکهایم ؛ برچشمان سنگینی می کند !نگرش تلخم را بر روزگارمان شیرین کن!که تو التیام بخش زمین وزمانیمهرت را بر سینه ام حکاکی کن!بارالها !سرنوشتم را زیبا نگارش کن!تا اقیانوس افکارم به تلاطم بر نخیزد !بارالها!بی نیازی را در سرنوشتم قرارده !که نیازم تنهاتو باشی !اثرقلم:منیرقهرمانی...
بارالها، در این دنیا بهر چه آمده ام که گُم کرده ایم راه را، دریاب مَرا که غیر نگاه گرمَت هیچ نخواهم در این دنیا...