متن استقامت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات استقامت
هر زمان محروم از چشم عدالت میشوم
بین این نامردمی ها بد قضاوت میشوم
میکشد آتش به جانم غصهها بی اختیار
وقتی آزردهدل از بخل جماعت میشوم
کارد وقتی همنفس با استخوانم میشود
ضرب در دلبستگی ها ، بینهایت میشوم
میکنم سجده به درگاه الهی با خشوع
مینشینم تا سحر...
خورشید را در آغوش کشیده، سر به سوی نور دارد؛
گل آفتابگردان، نماد امید و وفاداری، حتی در روزهای ابری هم نور را میجوید.
تو هم مثل او باش؛ رو به روشنایی بایست.
هیچکس نمیپرسه پشت اون صورتِ بیحرف، چندتا "عیبی نداره" قایم شده
هیچکس نمیفهمه سکوتش، خودش یه دنیا فریاده
پسر بودن یعنی بلد باشی بغضاتو توی جیب شلوارت قایم کنی و خندههای قلابی بندازی رو لبت
یعنی هیچی نگی، اما همه فکر کنن قویترین آدمِ قصهای
پسر بودن یعنی ستون باشی...
هیچکس قصه پسر بودن رو بلد نیست قصهای که نه قهرمان داره، نه کف و سوت... یه راه بیتابلو، با دردای بیاسم
پسر بودن یعنی توی دل شلوغترین جنگا، بیصدا بجنگی یعنی بغضاتو توی مشتت قایم کنی، تا مبادا غرورت خاک بخوره یعنی خندههات دست دومه، ولی غرورت اصل اصل......
سلام ای صابران راه یزدان،
که شد صبر شما باغ بهاران.
به سختیها اگر پایی فشردید،
به لطف حق رسد فتحی نمایان.
جهان گرچه پر از رنج و بلا شد،
ولیکن عاقبت باشد گلستان.
بمانید استوار و سربلند،
که نیکو باشد این منزل، فراوان.
اینجا «ایران» سرزمین ایستادگی و مقاومت ...
بادهای تند، او را میزنند
اما هر بار، سر بلندتر میکند
سختیها را به آغوش میکشد
چون کوهی استوار، نمیترسد، نمیلرزد
بارانهای خروشان، رویاهایش را شستوشو میدهند
اما در دلش شعلهای همچنان زبانه میکشد
دلش پر از عشق و باور است به زندگی
که پس از هر طوفانی، آفتاب خواهد...
یه روز با هممسیری صحبت میکردم. حرفی زد که مضمونش این بود: «اگه بتونی چند قطره از دریا ی دانش یکی یاد بگیری، کلی پیشرفت کردی.» اولش فکر کردم شاید یه جمله ساده باشه، ولی وقتی بیشتر بهش فکر کردم، دیدم چقدر درست گفته. این حرف مثل یه چراغ روشن...
با غمی که در دلتان جاودانه شده است
کوه ها را سنگین و اندوهگین کرده
اما خورشید ملایم، با عظمت خود
پشت ابرهای پریشان ایستاده است
لحن سکوت غمگین و عمیق
در هوا چون نغمه ای شنیده می شود
سکوت آنقدر سنگین و اندوهگین است
که هر ذره ی هوا...
تا صدایت میکنم جان را نثارم میکنی
با نگاهت حس خوبی را فراهم میکنی
گفته بودم یک دقیقه با تو تنها میشوم
در به رویم بستی و یوسف صدایم میکنی
گرچه از زیبایی ات احساس لذت میکنم
از خدایت شرم دارم استقامت میکنم
بار الها عشق ما را پاک حفظش...
چون سخن از مَرد و مَردی گفته شد
قصه ها از استقامت زنده شد
پایداری ،کوهِ غم، یعنی پدر
درد و سختی با وجودش ضربه شد