مثلِ بینایی که به عمد، چشم اش را تار می کند غیرِ عاشق،کیست اشتباه اش را تکرار کند؟ حادیسام درویشی
دیدمت با یار بودی ، از نگاهش شوق میریخت دیدمش دستت گرفته ، گو که رود از چشم میریخت دیدمت بردی رخت را سمت گوشش بهر نکته دیدمش تا نکته گفتی ، از لبانش قند میریخت دیدمت بستی دو دیده غنچه کردی لعل خود را دیدمش ک بعد بوسه ،...