باورش با تو ولی بی تو دلم طوفانیست ...
خوشتر از طرز نگاهت در جهان موجود نیست
گرمای لب های تو شبیه کرسی زمستانهای مادربزرگ ریشه جانم را گرما می بخشد...
و در معراج آغوشت پر از حالِ خوشایندم...
لحظه ای با تو نشستن به جهان می ارزد
لیلای من باش و مرا مجنون خود کن مجنون لیلا بودنم را دوست دارم
من برای بودنم محتاج با تو بودنم
غیر تو گر بوسه زنم مرگ مرا یار شود
مبتلایت گشته ام درمان نما با بوسه ای