من یک دیوانه ام دیوانه ی رقص زیر باران بی چتر بی پناه بی هیچ دغدغه ای جز خیس شدن در قطره هایی که از آسمان می بارند می چرخم زیر چشمان خیس شهر در میانه ی خیابان ها بی پروا به آغوش می کشم زمین را آسمان را قطره...
شوق من چندین برابر میشود با دیدنت وای من دیوانهام دیوانهی خندیدنت ...