من به چشمان خیال انگیزت معتادم
من به تو معتاد و بیمارم...
جنگ برادر ناتنی صلح بود که معتاد شد به کشیدن ماشه
فدات بشم من من به بوسیدن لبات معتادم یا بیا ترکم بده یا جور کن جنس مرا
مثل معتاد ترکت میکنم هربار باز زیر لب میگویم همین یکبار!