قرقاولی تنهایم! زیبا و جسور، اما دلشکسته،،، مزرعه ای سبز، خانه ام بود که پاییز راه در آن نداشت ناگهان دروگرها تابستان م را زمستان کردند... لیلا طیبی (رها)