آرزوهای سوخته ات را
فریاد می کشم،
آه، ای کودکی من!
لیلا طیبی (صحرا)...
آه ای موعد رسیدن؛
استجاب کن
دعای سیب کال را!
لیلا طیبی (صحرا)...
کوتاهِ کوتاه می گویم:
[دوستت دارم] ...
شعری به درازای
ابدیت!
لیلا طیبی (صحرا)...
شبی ابری ست...
از میهمانی ی ماه
دست خالی بر می گردم!
لیلا طیبی (صحرا)...
روحِ سرگردانم،
در این حوالی پرسه می زند.
منتظرم،،،
پیدایم کند!
لیلا طیبی (صحرا)...
گاهی،
یوسف هم که باشی
به تو ایمان نمی آورند.
مردمانِ بنی اسرائیل!
لیلا طیبی (صحرا)...
تو هم برو.
اگر بمانی؛
دیگر آرزویی برایم نمی ماند!
لیلا طیبی (صحرا)...
دستم را بگیر.
بگذار؛
کودک شعرهایم
پا بگیرد!
لیلا طیبی (صحرا)...
خانه،
بدونِ تو،
هنوز نفس می کشد،
اما،
محتضری ست، رو به مرگ !
لیلا طیبی (صحرا)...
کابوس هایم را،
رویا کن!
از آمدنت؛
همه چیز بر می آید.
لیلا طیبی (صحرا)...
کودکی که،
در درونم رشد می کند
دست هایت را
بهانه دارد!
لیلا طیبی (صحرا)...
زیر نور ماه،
پلاک خانه ی تو،
--چهارده ست!
لیلا طیبی (صحرا)...
در اندرونم،
هزار پرنده ی آزاد
لانه دارد!
دریغ!
با بال و پرِ زخمی چه کنم؟
لیلا طیبی (صحرا)...
دردِ بزرگی ست؛
دلت برای کسی پَر پَر بزند،
اما او ،،،
مجازی دوستت داشته باشد.
لیلا طیبی (رها)...
[--مخاطب خاص!]
چه واژه ی زیبایی...
***
کاش واقعی بودی!
-لیلا طیبی (رها)...
خوشدلم که،،،
در این خشکسالی ی سخت-
خنده های سبزت را، دارم!
-لیلا طیبی (رها)...
بی کَس و کارم اما؛
به مهمانی گنجشک ها،
--دعوتم!
لیلا طیبی (رها)...
موهایم را نه!
خیالات می بافم...
***
به امید آمدنِ
--[تو].
لیلا طیبی (رها)...
گاهی صدایم کن،
خیلی وقت است غبارآلود شده ام؛
میان کتاب های دست نخورده ات...
لیلا طیبی (رها)...
شعرهای بسیاری،
فشرده و چروک-
در گلوی من ست!
***
دلتنگتم!
لیلا طیبی (رها)...
قلب های عاشق،
رنگ می بازند؛
اما،،،
رنگ عوض نمی کنند.
-لیلا طیبی (رها)...
آه ای روزگار!
لحظات بدت
بر ریل دلم
قطار شده اند...
-لیلاطیبی (رها)...
پا به ماه ست ذهنم،
خیالت را!
چه وقت کودک آمدنت؛
-پا به خانه ام بگذارد؟!
-لیلا طیبی (رها)...