دردِ بزرگی ست؛
دلت برای کسی پَر پَر بزند،
اما او ،،،
مجازی دوستت داشته باشد.
لیلا طیبی (رها)...
[--مخاطب خاص!]
چه واژه ی زیبایی...
***
کاش واقعی بودی!
-لیلا طیبی (رها)...
خوشدلم که،،،
در این خشکسالی ی سخت-
خنده های سبزت را، دارم!
-لیلا طیبی (رها)...
بی کَس و کارم اما؛
به مهمانی گنجشک ها،
--دعوتم!
لیلا طیبی (رها)...
موهایم را نه!
خیالات می بافم...
***
به امید آمدنِ
--[تو].
لیلا طیبی (رها)...
گاهی صدایم کن،
خیلی وقت است غبارآلود شده ام؛
میان کتاب های دست نخورده ات...
لیلا طیبی (رها)...
شعرهای بسیاری،
فشرده و چروک-
در گلوی من ست!
***
دلتنگتم!
لیلا طیبی (رها)...
قلب های عاشق،
رنگ می بازند؛
اما،،،
رنگ عوض نمی کنند.
-لیلا طیبی (رها)...
آه ای روزگار!
لحظات بدت
بر ریل دلم
قطار شده اند...
-لیلاطیبی (رها)...
پا به ماه ست ذهنم،
خیالت را!
چه وقت کودک آمدنت؛
-پا به خانه ام بگذارد؟!
-لیلا طیبی (رها)...
غروب ِ که،
در شهرم ریشه می دواند؛
بذرِ خیالت را می پاشم...
***
حالا،
--دارمت!
-لیلا طیبی (رها)...
رو سیاهی،،،
به عمو فیروز می ماند؛
در نوروزِ زیرِ فقر!
لیلا طیبی (رها)...
برایم، از عشق بگو،،،
اگرچه سال هاست؛
فلشِ کوچه،
بن بست را نشان می دهد!.
لیلا طیبی (رها)...
دوستت دارم های مکررم را
کی می شود؛
--مرور کنی؟!
لیلا طیبی (رها)...
بی تو،
نسیمی حتا--
به گیسوانِ باغ دست نمی کشد!
لیلا طیبی (رها)...
شعرهایم را،،،
در آتش انداختم!
تو اما؛
از آتش و دود-
--برخواستی!
لیلا طیبی (رها)...
شب پره ام اما،
اگر باورت بشود؛
در ذهن من،
خورشید خیمه زده است!
لیلا طیبی (رها)...
ایمان آورده ام؛
به صبحگاه آمدنت.
اگرنه،
سیاهی شب،
[نمایش اهریمن] ست!
لیلا طیبی (رها)...