متن دلشکسته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلشکسته
دلشکسته تر از آنم که ترک هایش را ترمیم کنی
گناه من نگاهم بود...
که بیچاره به دام نگهت افتاد...
دو آتشفشان
فوران کردهاند و نمیدانم
مذابهای ریخته را
چطور باید از صحنه پاک کرد
خشک شدهاند!
خشک شدهام پای این همه غم!
با این همه غم چه باید کرد؟
با معذرت، کدام دلی زنده می شود؟ ///
این سینه قبله گاهِ شما تیر و سنگ هاست
«آرمان پرناک»
جز کِرم ریختن
کار دیگری ندارند
کرم های برون مغزی
آن ها برای قلبم
نامِ دیگری
دست و پا کرده اند
که هرگاه صدایش می زنند
فشارش می رود بالا
منفجر می شود
مثل مین !!
«آرمان پرناک»
شکستی مرا هزار بار و هزار آینه در دست توست .
ای شمع من
تو که می دانستی در این ییلاق، طاقت نمی آورم،
چرا دلم را شکستی؟
چرا شدی قیامت عشق و
مرا بی گناه در آتش فراقت سوزاندی؟!
شعر: بکر علی
برگردان به فارسی: زانا کوردستانی
هزار بار صدای در آمد.
هر بار پای پیاده دویدم.
هزار بار این در باز شد.
هربار تو نبودی...
دنیاکیانی
آدم ممکنه روزای خوبش رو زود فراموش کنه ،
اما همیشه اونایی که توی لحظه های سخت نبودن رو به یاد می یاره .
مثل من که وقتی روزای تلخم رو مرور می کنم ،
یاد نبودنت می افتم ...
من یه روزایی به هر دری زدم که باشی
و...
فرض اینکه
اصلاً تو دلت نمی خواهد دوستم داشته باشی
پس چرا قلبِ بیشعورِ من
برای دوست داشتنت پافشاری می کند ؟!
یک جای کار می لنگد
یا تو این منِ دیوانه را دوست نداری
یا بی گمان ؛ من دیوانه ام
----------------
اسماعیل دلبری
آدم دل مرده .....
ترسی از مرگ ندارد ...❤️🩹🫠
چیو ببخشم عوضی ....
تو قلب آدمی رو شکوندی که طاقت حتی یه لحظه ناراحتیتو نداشت ....
صیاد عزیزی
از پشت قاب عینک دودی نگاه کن
حال دل آشفته ام را روبه راه کن
قلبم شکسته چشمهایم بی فروغ است
نبضم بگیر و چاره ی این درد و آه کن
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
شکسته ام....
اما تکه هایم را به هم میچسبانم
نه برای اینکه زنده بمانم
برای اینکه زنده بمانی
🖊دنیاکیانی
نام شعر:دلِ شکسته
درد یعنی من منهای تو
تو هم در جمع دیگران
خوش به حال دیگران
من یعنی بی تو در اندیشه ی تو
تو یعنی منهای من در اندیشه ی او
دلِ شکسته یعنی درد به طور پیوسته
درد یعنی من منهای تو
ابر هم دلش به حالم...
ما هر آرزویی کردیم واسه یکی دیگه براورده شد.
«در سرم نیست بجز وصل تو سودای دگر»
غیر ازین حیف بُوَد از تو تمنای دگر
عمر بگذشت و دگر مهلت دیدار نماند
فرصتی نیست ، مده وعده ی فردای دگر
ز جفا شانه مزن بر مشکن زلف که دل
جز سر زلف تو مسکن نکند جای دگر
صنما جز...