متن در سوگِ باغِ بی برگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات در سوگِ باغِ بی برگی
هان! نگاه کن، آنک بر این تالابِ تیرهی سرد، که چون آینهیِ قیرگونِ تاریخ، خاموش است، زورقی زرین و خسته، لنگر انداخته است.
این برگ، این مسافرِ زردِ باغِ بیبرگی، که روزگاری بر شاخسارِ غرور، با بادهای هرزه پنجه در پنجه میافکند، اکنون، مغلوب و خاموش، بر بسترِ اشکهای آسمان،...
غزل قدیمی
در حال بارگذاری...