پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
راین ِ گوشه کنار راین/بوی ِچمخاله می دهد/بوی نای وماهی سیم وزهم ماهی.اب ارام بود/کف سرد بود/روی انگوشتان دست من.قایق ها هندوانه بار زده اند/ پاروها اب شیرین را می برند.زیر سایه بید مجنون/صدای گیتار دخترک/ به زخمم نمک می پاشد- مرا می برد تا قلم گوده/دکه ی حسن سبیل/باد عریان است/ بادبان قایق برافراشته است/پاسی از شب گذشته است/نیزار مست و پاتیل.در انتظار /نشسته ام روی بلندی کنار رود/ انبوه یاد ها/از همان کوچه بازار می گذرد/که/ اورهان ولی...