متن زینب امیری
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زینب امیری
من اونقدر دوست دارم
که هر وقت داشتی از چشمام
سقوط میکردی
قلبم رو پنجه هاش ایستاد
و قبل از افتادنت بغلت کرد
برای همینه که تو
گوشه نشین
قلبم شدی
لن أعانق صورتک فی یوم آخر
لأننی أعلم أنک ستستلقی
بجانبی ذات لیلة
وفی تلک اللحظة
سأقبل جبینک.
***
یک روز دیگر عکست را در
آغوش نخواهم گرفت
چون می دانم یک شب
کنارم دراز می کشی
و در آن لحظه پیشانی
تو را می بوسم.
اخم که میکنی
تداعی میشود برایم
قهوه قجری
همانقدر تلخ میشوی
و به همان اندازه خواستنی!!!
آری
پینه میان ابروانت دلبرانه
اهل قاجار من است