بخت سیاهم گوشه ای توی کمینه بخت سیاهم کاشکی من رو نبینه اوضام کلاً تیره و تاره چه جورش خوشبختی مثل یه جنازه رو زمینه حالم رو بدتر کرده از روزای قبلی فکری که مثل مار توی آستینه حتی نمی خوادش خدا خوش بودنم رو هر حرکتم انگار زیر ذرّه...