شب قدر است و باید توشه ای گیرم ازین شب ها از این خرمن به قدر وسعت خود خوشه بردارم شب قدر است و باید اشک ریزم تا سحر امشب نباید جانمازم را من از این گوشه بردارم کرم کرده ست ساقی و لبالب کرده آهم را بدستم داده جامی...