متن ماه رمضان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ماه رمضان
(شب قدر)
شب قدر است و من قدری ندارم
چه سازم؟ توشهی قبری ندارم
شب عفو است و محتاج دعایم
ز عمق دل ، دعایی کن برایم
اگر امشب به محبوبت رسیدی
خدا را در میان اشک ، دیدی
کمی هم نزد او یادی ز ما کن
کمی هم جای...
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یٰا حَسَنَ بْنَ عَلِی الْمُجْتَبیٰ»
(یا کریم اهلبیت)
گُلی، از گلشن طاها ، شکوفا شد چه زیبا شد
گلستان جهان زین گل مصفّا شد چه زیبا شد
دو نیمه چونکه شد ماهِ خدا، در آسمان عشق
مَهی تابنده تر، از ماه، پیدا شد چه زیبا شد
امامِ مجتبی...
دمیده از دل ماه خدا ماه دل آرایی
از این پس شام یثرب میشود با او تماشایی
فدک در خود نمیگنجد فلک در شادی وشور است
زمین با شوق میگردد به دور چشم شهلایی
تمام شهر را عطر گلاب ناب پر کرده ست
بهاری با خود آورده ست پیغام شکوفایی...
«اُمّالمؤمنین حضرت خدیجةالکبری»
(عزای خدیجه)
مانده فلک محو در عطای خدیجه
حاتم طی، مات در سخای خدیجه
همسر پیغمبر است و مفخر نسوان
به به ازین قدر و اعتلای خدیجه
حضرت زهرا که هست مظهر عصمت
هست ز دامان با حیای خدیجه
در کرم و صدق و باوفایی و همت...
(سجدهی اخلاص)
دل اگر پاک نشد سوی تو راهش ندهند
برگهی عفو به دستش ز گناهش ندهند
آن کسی که شده آلوده بهدریای گناه
نم اشکی به تبرّک، به نگاهش ندهند
سرِ شب تا به سحر گر که بگوید: «الغوث»
چون دلش پاک نگردیده، پناهش ندهند
تا که بر دوش...
رمضان آمدی در عید یا ربنا بگو من ب تو کلی ارادت دارم
عید نوروزم در رمضان شد بهشت یا ربنا بگو من ب تو کلی ارادت دارم
سفره ی افطار در عید باز شد و نشستیم در محفل خوبان یا ربنا بگو من ب تو کلی ارادت دارم
عید...
❉᭄͜͡اے خـבاے مهرباט בر این ماـہ مبارڪ رمضاט میزبانے ..
ـבر خانـہ ات باز است و مهماט نوازے ..
בر آغوش بگیر و نظرے کن بـہ بنـבگانے کـہ نـבارنـב جر בر خانـہ ے تو هیچ پناهے ..
آمین یا رب العامین
پرورבگارا בر این ماـہ مبارڪ رمضاט نظرے کن بر چشم هایے کـہ با اشک ا؋ـطار مے کننـב
نظرے کن بر בل هایے کـہ بغض בارنـב و سکوت مے کننـב..
پرورבگارا نظرے کن بر غیرت پـבرانے کـہ سر سـ؋ـرـہ شرمنـבـہ خانواבـہ هستـב..
پرورבگارا בر این ماـہ مبارڪ نظرے کن بر בلهاے...
هلال آمد ز مغرب، نورباران،
به دل آتش، به جان سوزد هزاران.
ز روزه پرده برگیر از حقیقت،
که تا بینی خدا را بیغباران.
روشن شد از آن نور، دلِ شامزده،
رفت از رخ جان، غبارِ ایّامزده.
در سایهی صبحِ نخستینِ وصال،
دل مستِ خُمار است و لب آرامزده.
آمد مهِ جان، پرده ز دلها برداشت،
راز از دلِ شبهای پریشان برداشت.
از خوانِ سحر، بادهی صبرم بنهاد،
از سفرهی وصل، لقمهی ایمان برداشت.
افتاده به سر شور وهوای رمضان
از،راه رسیده ربنای رمضان
از،پا قدم ماه پر از برکت وخیر
سبز است زمین به پیش پای رمضان
یک ماه پر از خیر وسعادت آمد
در ماه خدا ماه شفاعت آمد
مهمان شده ام به سفره ی رحمت حق
ماهی که درآن اصل ضیافت آمد
«شَهْرٌ رَمَضانَ الّذی اُنزِلَ فیهِ الْقُرآنُ»
(ماه خدا)
مژده یاران که ز رَه، ماه خدا آمده است
ماهِ دلدادگی و مهر و وفا آمده است
ماهِ صیقل زدن روح و دل زنگاری
ماهِ تسبیح و مناجات و مه بیداری
ماهِ تنزیل کتاب احدیت، قرآن
ماهِ جاری شدن رحمت و ماهِ...
(ماه رحمت)
رمضان ماه عبـادت بوَد و صوم و صلات
مــاه پـاکیـــزگـی نفـس و نـــزول بــرکـات
مـاه دلدادگی و رحمت و احسان و زکات
مـاه غفـــــران الهــــی و قبـــول حســنات
(حلول مـاه رمضــان مبـارک باد)
بَـه بَـه ز شمـیــم مُشکبـــوی رمضــان
نشـناس سر از قـدم بهسوی رمضــان
دریــاب فضــایلـی که دارد ایـن مـــاه
تـــا غـــم نخــوری در آرزوی رمضــان
شب قدر است و باید توشه ای گیرم ازین شب ها
از این خرمن به قدر وسعت خود خوشه برچینم
شب قدر است و باید اشک ریزم تا سحر امشب
نباید جانمازم را من از این گوشه برچینم
کرم کرده ست ساقی و لبالب کرده آهم را
بدستم داده جامی...
شب قدر است و باید توشه ای گیرم ازین شب ها
از این خرمن به قدر وسعت خود خوشه بردارم
شب قدر است و باید اشک ریزم تا سحر امشب
نباید جانمازم را من از این گوشه بردارم
کرم کرده ست ساقی و لبالب کرده آهم را
بدستم داده جامی...
بهار در رمضان آمد و بهاران شد
فضا چو گلشن جنت شکوفه باران شد
تبسم ملکوت و نسیم گلشن دوست
نصیب و قسمت پاکان و روزه داران شد
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
بهار در رمضان آمد و بهاران شد
شکوفه های اجابت نصیب باران شد
قرین شدند بهار طبیعت و رمضان
نسیم عشق وزید و گلاب باران شد
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
دوباره ساعت خانه به وقت بیداری
تمام ثانیه هایش قشنگ وتکراری
دوباره وقت سحروقت ربنای عشق
چه خوب میشود اکنون نماز بگذاری
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
بهار در رمضان آمد و بهاران شد
شکوفه های اجابت نصیب باران شد
تبسم ملکوت و ترنم شبنم
گل محمدی آمد گلاب ارزان شد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی