در شب هایی که ده سال طول کشیده بودند در غروب تاریک و درخشش ستارگان من راه می رفتم با غم و انتظار دلم پر از پرسش ها بود، بی جواب از پیراهنمان فراتر می رفتم با هر قدم یک خاطره جدید، خنده ای دلنگر احساس سرزندگی و تغییر در...
از وقتی دلبسته اَت شده ام تمام صبح ها، روزها و شبهایم بوی عشق می دهد ️️️