شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
بخشی از خاطرات جرج بوش درباره 11 سپتامبر به نقل از کتاب «لحظات تصمیم»از این قرار است:روز سه شنبه یازدهم سپتامبر 2001 قبل از سپیده دم در سوییتم در ساحل لوکونی و مجموعه تنیس نزدیک ساراسوتا در ایالت فلوریدا بیدار شدم. صبح را با خواندن انجیل آغاز کردم و بعد به طبقه پایین رفتم تا بدوم. وقتی شروع کردم خودم را در زمین گلف گرم کنم هوا هنوز گرگ و میش بود. عامل سرویس مخفی به ورزش روزانه من عادت کرده بود ولی برای محلی ها دویدن من در تاریکی کمی عجیب و ...
بهش می گفتند «زیرآب زنِ کلاس»، هردفعه زیرآب یکی را میزد و هرچقدرهم نامحسوس، همه مطمئن بودند کار کار خودش است، چون سابقه اش بدجور خراب شده بود. استعداد زیادی نداشت وشاید بیشتر به این خاطر که تمام انرژی و وقتش را متمرکز روی رفتار بقیه کرده بود تاسوژه ای گیر بیاوردو زیرآب یکی رابزند یا کار یکی راخراب کند و برای خودش کِیف کند، از آن کِیف های کثیف. انگار روزهایی که زیرآب نمی زد، حالش خوب نبود، عادت کرده بود به این کار و این عادت، هر روز از بچه های کلا...
سوراخ کنج دیوار را با سیمان می پوشانم. مورچه ای از راه می رسد و روبروی سوراخ مسدود شده می ایستد. انگار از غیب شدن سوراخ شوکه شده باشد. آرام صورتم را به او نزدیک و زمزمه می کنم “ مشکلی پیش آمده؟ “ پاسخی نمی دهد. مرا نمی شنود. مرا نمی بیند. شاید حتی از حضور من آگاه نباشد. شاید کسی در گوش ما نیز نجوا می کند که نمی بینیمش ... شاید ......
وقتییک اتفاق برای ما رخ میدهد، چند لحظه طول میکشد تا به آن پاسخ دهیم. این اتفاق ممکن است هر چیزی باشد، از تنه زدن یک فرد در خیابان تا آتشسوزی که در منزلمان رخ میدهد. در لحظه اول اتفاق ما شوکه هستیم. اما تا قبل از این که تصمیمگیری اولیه را انجام دهیم فرصتی طلایی وجود دارد.محققان عقیده دارند معمولاً بهتر است هیچ واکنشی را زودتر از ۵ ثانیه نشان ندهیم. حتی در سختترین شرایط سعی کنید ۵ ثانیه اول را چیزی نگویید و فقط با تمرکز روی موضوع فکر کنی...
عشق گریبانِ ما را خواهد گرفت همانطور که ناگهان قاتلی در پس کوچه ی تاریک به شما هجوم می آورد و هیچ کاری از دستتان ساخته نیست.عشق ما را شوکه کرد درست مانند زمانی که از برقِ تیغه ی چاقو یا رعد و برق شوکه میشویم.میخائیل بولگاکف | مرشد و مارکیتا...