پنجشنبه , ۱۹ مهر ۱۴۰۳
در پشت خاکریز صدایی گلوله خورد /افتاد کوله ای که پر از اتفاق بود ...«آرمان پرناک»...
گلویِ اتفاق را فشردم؛تقدیر ناله کرد! شیما رحمانی...
خانه باغ ✍مهرانه چشم انتظارندپنجره های تمام قدثانیه شماری می کنند آمدنت را! متحول شده اند زمین تا آسمان!رقم می زنند اتفاقاتی شگفت را در یک چشم به هم زدن⚘فاطمه نعیمی(مهرانه)قاصدکهای رها...
درست بودنِ اتفاقات و جریان زندگی به معنای این نیست که قرار است اتفاقاتِ دنیا به کام ما باشد! اتفاقات تلخ و تجربه های دردناکی وجود داشته اند و وجود خواهند داشت. اتفاقات لزوماً "خوب" نیستند امّا قطعاً "مفید" هستند. در هر اتفاق، فرصتی برای شروعی جدید و تصمیم هایی جدیدتر وجود دارد. حتی در سخت ترین و دردناک ترین اتفاقات. دکتر پونه مقیمی...
تو را دیدم درونم حس عجیبی اتفاق افتادمیان عقل و دل جنگ بزرگی اتفاق افتادبه قربانگاه می برم اسماعیل خودم رادو دستان آلوده به خونی اتفاق افتادکوه پشتت شدم کوهنورد بودی توبعد فتح ام رفتی و آتشفشانی اتفاق افتادآمدی رفتی نمیدانم چه کردی با دلم درونم بعد تو بی اشتیاقی اتفاق افتادخلوت و آتش که دیدی سوختن را درک کنهمان چوبم که بی تو در اجاقی اتفاق افتاد...
حال دلم خوب نیست...منم و یک فنجان چای تکیه داده ام ...به پشتیِ قدیمیِ قرمز اتاق...چند بیتی شعر سروده اماز برق چشمانش...از سکوت پر از رضایتش...صدای کلاغ های سرگردانبر فراز آسمان خانهخبر از اتفاق غریبی می داد.اتفاق افتاد...آن هم چه افتادنی...همسفر در راه ماند...من ماندم و هزاران راه نرفته..... بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)...
اتفاق پشت اتفاق!اشتباه پشت اشتباه!من پریدم پرواز کردم با این که داشتم ترس از ارتفاع!...
تو رویایش را ببافاتفاقش خود به خود می اُفتد!...
آدما همیشه منتظرن،منتظر یه اتفاق،یه روز، گاهیم یه آدم ...اما کسی نمیدونه، ممکنه اون اتفاق، اون روز یا اون آدم هیچ وقت از راه نرسه ...فقط تنها چیزی که میدونیم، اینه که آدم تو انتظار ذره ذره،خودشو از دست میده ......
بعضی اتفاقا یه جوری ان!هم خوبن هم بد!هم خوشحالت می کنن هم ناراحت. ..مثل رفتن به جاهایی که ازشون خاطره داری. ..مثل دیدن آدم هایی که یه روزی کنارشون خاطره ساختی....ولی مهم اون حسیه که آخرش پیدا می کنیآخر شبوقتی داری اون اتفاقو مرور می کنیاونجاس که میفهمی برای تو خوب بوده یا نه!امیدوارم مرور کردنش لبخند به لباتون بیاره......
سنگ بزرگی شده امکه نه از سیلاب تکان میخوردو نه از نوازش نسیم نرم میشودکجای این رودخانه خروشانآفتاب چهره ام را میسوزاندیا اینکه سرمای زمستانتنم را میشکندبعد از توکدامین اتفاق مراتکان خواهد دادتا بفهممآیا هنوز زنده ام؟...
به گمانم غم انگیزترین نقاطِ جهانخیابان هایی هستندمسلط به پاییز ، به باران...که رفتن در آن ها اتفاق افتاده باشد....
اگر دوستش داریدآرزویش کنید،فکر نکنم چیزی برای ترسیدن وجود داشته باشد.آخرش مگر چه می شود؟!می شود، همان عروسک پشت ویترین مغازه،می شود، دیدن دست های گره در هم.می شود، بوسه هایی که نشکفته اند یا حرف هایی که زده نشده اند...آخرش مثل تکرار تمام روز هایمانمی شود نرسیدن...غیر از این که نیست!!اما شما جرأتش را داشته باشید،آرزویش کنید.شاید یکبار، یکجایی، با یک اتفاقی به دلش افتادید و آمد.......
میان این همه آغوشِ باز،تو بیا و شانه باشمیان اینهمه تردید تو بیا و اطمینان باش دست باشمیان این همه بی رحمی تو رحم باشمیان اینهمه بغض تو نوازش باشمیان این اجبارهای تلخ تو بیا و شیرین ترین اتفاق باش.میان اینهمه دیوار اینهمه سقوط تو بیا و آینه،آب باش.میان این همه آغوشِ باز،تو بیا..!تو بیا و شانه باش. . ....
عشق یک اتفاق است.عاشق ماندن یک انتخاب.و درست عشق ورزیدن یک مهارت....
چرا مدام درین خطه داغ می بارد؟ازاین سکوت فقط اتفاق می بارددرخت دردم و سرما به جانم افتادهاگر مرا بتکانی کلاغ می بارد.......
هزار سال هم بگذردنگاهت غافلگیرم می کند ...تو در هر لحظههزار اتفاقی ...مگر می شود تو را دیدو به معجزه ایمان نداشت ؟!...
شکست خوردن و زمین خوردن یک اتفاق استتسلیم شدن و بلند نشدن یک انتخاب است نگذار انتخاب هایت،اسیر اتفاق ها شود....اگر قرار است خوشبخت باشی ، همین امروز شروع کن ...منتظرِ هیچ معجزه ی عجیب و غریبی نباش !رویِ پایِ خودت بایست و لحظه هایت را زیباتر از همیشه بساز ! جا نزن !جسور باش ...این قانونِ ارتفاع است ؛هرچه بیشتر اوج می گیری ؛باد و باران ، بی رحم تر می شودو نفس کشیدنت سخت تر !تو اما محکم باش !نه به زمزمه یِ پرنده ه...
ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ.ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ !ﺭﺳﯿﺪﻩ،ﺁﺑﺪﺍﺭ،ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻭ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩﺍﻣﺎ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ،ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.باید ﺑﻔﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﻏﻮﺑﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮ ﻫﺴﺘﯿﺪ،اﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ.ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ،ﺍﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ ...ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺯ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭﻡ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﻮﺩ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﻗﯽ بمانید ...!همه ی ما فکر می ک...
نه کاکتوسا یه دفعه خشک میشنو نه آدما یه دفعه میرن،فقط چون بهشون توجه نمیکنیمو حواسمون بهشون نیستفکر میکنیم یه دفعه اتفاق افتادن......
هر چیزی می تواند اتفاق بیفتد... هر چیزی....
عشق جاندوست داشتنت بد جور به دلم مى چسبدتو یک اتفاق فوق العاده اىکه بودنت تا بى نهایتاوج عاشقیست..️...
هیچوقت نمیفهمى تا زمانى که واست اتفاق بیفته...
بچگیاتون یادتونه؟!که باباتون زمین میخوردتا شما برنده شین؟میخواستم بگم این اتفاقفقط مال بچگیاتون نبوده.باباها همیشه زمین خوردند تا ما سر پا باشیم....
شبیه معجزهها اتفاق میافتدجنونِ آنیِ دیوانهها در آغوشت...
تو بهترین اتفاق زندگیمی یکی یدونه......
وقتییک اتفاق برای ما رخ میدهد، چند لحظه طول میکشد تا به آن پاسخ دهیم. این اتفاق ممکن است هر چیزی باشد، از تنه زدن یک فرد در خیابان تا آتشسوزی که در منزلمان رخ میدهد. در لحظه اول اتفاق ما شوکه هستیم. اما تا قبل از این که تصمیمگیری اولیه را انجام دهیم فرصتی طلایی وجود دارد.محققان عقیده دارند معمولاً بهتر است هیچ واکنشی را زودتر از ۵ ثانیه نشان ندهیم. حتی در سختترین شرایط سعی کنید ۵ ثانیه اول را چیزی نگویید و فقط با تمرکز روی موضوع فکر کنی...
تمام دنیا را سیاه و سفید دوست دارم به جز تو که رنگی ترین اتفاق منی️️️...
یک ثانیه می بینمت،یک سال درگیرم هر اتفاق نادری کوتاه می افتد...
به قول شیرازیااولین اشتباه هر انسانے پاشدن از خوابه،بعد از اونه که اشتباهات دیگه پشت سر هم اتفاق میوفته...
برای میلیونها سال بشر مانند حیوانات زندگی میکرد ؛ سپس چیزی اتفاق افتاد که قدرت تصورمان را فرو افکند ، ما یاد گرفتیم حرف بزنیم و یاد گرفتیم گوش کنیم ...گفتگو ، تبادل اندیشهها را ممکن کرده است و سبب شده است بشر با همکاری یکدیگر غیرممکنها را بسازد ، بزرگترین دستاوردهای بشریت با حرف زدن انجام شده است ، و بزرگترین ناکامیهایش به دلیل حرف نزدن بوده است ......
بدترین چیزها همیشه در درون آدم اتفاق میافتد. اگر اتفاق از بیرون بیفتد مثل وقتی که اردنگی میخوریم ، میشود زد به چاک اما از درون غیر ممکن است !...
همانطور که وقایعِ واقعی فراموش میشوند ، بعضی وقایع که هرگز اتفاق نیفتادهاند میتوانند در خاطرات طوری زنده بمانند که گویی اتفاق افتادهاند ......
عشق رویایی بودکه با حرف هایمدر تمام باورها نشستو من عاشق راتا آخرین اتفاق عاشقیکه مردن بود کشاندبرای دوست داشتن تومن از خودم گذشته امو به انتهای خودم رسیده امرویایی نمانده که حس های مراقلقلک نداده باشدلحظه ای نمانده که مرافدای لبخند تو نکرده باشدتصمیم خودم را گرفته امبه روزگار بت پرستی باز می گردمچون هیچ خدایی نمی تواندلذت پرستیدن تو رادر من بوجود آورد...
تولدت مبارکتو دنیای سفید و سیاه منتو رنگی ترین اتفاقی عشق قشنگم...
کاش...امشب همون شبی باشه که،قراره فرداش کلی اتفاق خوب بیوفته......
دوس داشتنش یعنی دلت بخواد هر حرف و اتفاقی رو قبل از همه اول برای اون تعریف کنی...
این عصرهای پاییزی عجیب بوی ِ نفس های ِ تو را می دهد ...!گوئی ... تو اتفاق می افتی و من دچار می شوم ......
ای اتفاق کوچک سادهپاییز دارد تمام می شودنمی افتی؟...
دلتنگی یعنی ایستادن کنار پنجرهوزل زدن به کوچهای خالی،و فکر کردن به اتفاقی که هیچوقت رخ نخواهد داد...
راضی باش به هر چی اتفاق افتاد...که اگه خوب بود زندگیتو قشنگ کردو اگه بد بود تو رو ساخت...
گاهی تنهاییزیباترین اتفاق دنیاست......
خیلی دوس دارم یه اتفاق بزرگ بیفته ومن از تعجب بگم..................اووووو....مای گادولی لامصب تو این مواقع همیشه هول میشم داد میزنم: یا ابرررفرض...
دلتنگی یعنی،ایستادن کنار پنجره،زل زدن به کوچه ای خالی...وفکر کردن به اتفاقی که،هیچ وقت رخ نخواهد داد.....
حیف نیستبهار از سر اتفاقبغلتد در دستمآنوقت تو نباشی؟ ️️️...
تو قشنگترین اتفاق هر سالم هستی!همیشه تکرار شو...️️️...
تلفظ میشه مواظب خودت باشمعنیش میشه اگه برات اتفاقی بیوفتهمن میمیرم....
عادت می کنیم به خوبی های پشت سر هم،به دوستت دارم های بیش از حد،به مهربانی ها...وقتی یک چیزی پشت سر هم اتفاق افتاددیگر مثل اولین بار نیست؛شیرینی اش را از دست می دهد...درست مثل خریدن یک لباس نودو روز اول یا شاید یک هفته اولخیلی مراقبش هستی؛اما به محض این کهبرای دومین بار آن را شستیتبدیل می شود به یکی ازلباس های داخل کمد...ما آدم ها یاد گرفته ایم که عادت کنیم،به اشیاء،به آدم ها،به رفتار ها،فرقی نمی کند...هر چیزی ر...
عشقمانند بیمار شدن است !نمیدانی چطور اتفاق می افتد ...عطسه میکنی ، یکهو میلرزیو دیگر دیر شده است !...
دلتنگی یعنیایستادن کنار پنجرهزل زدن به کوچهای خالیو فکر کردن به اتفاقیکه هیچ وقترخ نخواهد داد...