پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
لبخند تو سرسبزتر از باغ بهار با عشوه گری باز نسوزان دل یاراز جان و دلم عشق به تو می ورزم باران شو و بر باغ دلم خوب ببار...
زندگی جاریست، برخیزپنجره را رو به روئیدن احساسو شکفتن عشق باز کنفصل تبسم گل، فصل وزیدن نسیم عاشقی نزدیک استببین چگونه خاطرت عطر افشانی می کند مشامم رابیا برایت سیب ممنوعه ی حوا را بچینمحتی اگر از هر دو جهان رانده شومبا ترنم دلنواز بلبلان و رقص زیبای شاخه ها،برایت شعر دوست داشتن را دکلمه کنمرویای زیباییست با تو به انتظار فصل روییدن ،و شوق شبنم های نشسته بر گونه ام چون الماسبه انتظارت تا با بهار از راه برسی وکنار چشمه ی جوشا...