پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نمی دونم چند شب باید بگذره تا من دیگه به خودم نگم تحمل کن امشبم میگذره دوباره صبح میشه و نمی دونم چند روز باید بگذره کههرصبح ب خودم بگم کم نیار بلاخره شب میاد و تموم میشه امروز ...نمی دونم چقدر باید اینجوری روزو شبا بگذره تا تموم شهولی کاش وقتی برگردی اونموقع بتونم نخوامت کاش بتونم بگم رفتی من شکستم بد جایی خودتو ازم گرفتی کاش بتونم بگم نمیتونم ریسک کنم بیای بعد دوباره بری نابود بشم کاش احمق نباشم ذوق کنم بخاطرت دو دستی قبولت کنم...