متن غلامعباس رئیسی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غلامعباس رئیسی
گفتی که زمن خسته شوی گفتم خیر
گفتی که زمن دل ببری گفتم خیر
گفتم که بیا تا که شویم یار
گفتی که شوم یاورت ای یارولی خیر
گفتم دلم از عشق تو ریش است
گفتی که شوم مرحم اسرار ولی خیر
گفتم که بیا تا که تورا سیر ببینم...
میان عاشق و معشوق رمزیست
چه میدانی رموز دلبری را
بگو تا خیل مشتاقان بیایند
ببینند آن همه افسونگری را
که لیلی بهر مجنون ناز دارد
چه شد آن دلبرو دلدادگی را
تقدیم به همسر عزیزم همسرم ای مهربان دلدارمن
همسرم ای یارو ای غمخوار من
چون تو گشتی چلچراغ خانه ام
شمع جمع گشتی و من هم همچنان پروانه ام
شمع میگوید سخن از عشق و از اعجاز آن
بال پروانه بسوزد زین همه شرح وبیان
ای همه هستی و ای...
أنکه با عشقش تورا درجسم و جانش پرورید اومادراست
آنکه شب را تاسحر روز را به شب با تورسانید مادراست
اوتورا بیش از خودش خواهد ازینرو شک مکن
اینکه میگویند بهشت هم زیر پای مادراست
تقدیم به همه مادران خصوصا مادر خودم
شهره شهرم مکن بیش ازین خوارم مکن
گرنمی بینی مرا زشت و رسوایم مکن
گو چه میخواهی زمن ای همه امیدمن
پیش چشم عاشقان پست و بیمارم مکن
کی شوی غمخوارمن شمع شام تارمن
گرنمیخواهی مرا پس درشت بارم مکن
ای همیشه در دلم مهرت اندرمحفلم
باتو شادم درجهان پس...
من چگونه قصه گویم قصه از نامردمیها
از عجایبها غریبی بی کسی
آزردگیها
من چگویم از جوانی کودکی یا که از پستی بلندی
از زمانهای گذشته از همه آشفتگی ها
از کدامین غصه گویم راز دل را با که گویم
پس چه شد نیکی وخوبی آن همه مردانگی ها؟
سررا...
مهرتو را به عالم و آدم نمیدهم
این مهرومحبت رازبه این و آن نمیدهم
عشق تو را شنیدم وگشتم جوان و شاد
این عشق را گران خریده ام ارزان نمیدهم
تورا من زشت و زیبا می پسندم
تورا در خواب ورؤیا می پسندم
تورا با خاطرات خوب و شیرین
تورا اینجا و آنجا می پسندم
تورا با آن همه دلدادگی ها
هر آنچه تو پسندی می پسندم
شب که میشه دل و به دریا میزنم
میرم تا اوج آسمون سری به ابرا میزنم
شب که میشه یادتو بیشتر میکنم
انگاری با یادتو هم حالمو بهتر میکنم
میدانم و میدانی شیرینترازین لب نیست
گوئید طبیبان را دیگرمرا تب نیست
وقتی که بیائی تو یک شب به مهمانی
فریاد بر آرم من آن شب شب من شب نیست
گرتورا صبح سلامی نکنم پس چکنم
گرتورا سیر نگاهی نکنم پس چکنم
با همه أدم و عالم قیاست کردم
نزنم سر به بیابان زفراقت چکنم
منکه از عاشقی و عشق نبردم سودی
ندهی گر علیکی به سلامم چکنم
باد وباران ابروطوفان همه دست اندرکار
تا شوی همدمم و گرکه نباشی...