شکوفه روزی فکرش هم نمی کرد که از جان درخت بروید ... و حتی خود درخت پس از گذران زمستانی سخت... فکر نمی کرد میوه ای از او به بار بنشیند و قصه برگ و پاییزی که تقدیرش است ... شاید فکرش هم نمی کرد از بالای سر به زیر...