در چنین شب های بی فریاد رس روز خوش در خواب باید دید و بس
زنده بودم به خدا هرچه کشیدم فریاد… نه کسی بود دراین شهرنه فریاد رسی.. بنویسید فقط روی مزارم ای داد… خانه ی غصه شود تابه قیامت آباد…
فریاد ز دست چون تو فریاد رسی