یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
تاریکی نمی تواند ما را از تاریکی برهاند، تنها نور می تواند. نفرت نمی تواند ما را از نفرت برهاند، تنها عشق می تواند....
هیچکس نمیتواند در عشق دیگری را نابود کند.هر کس مسئولِ احساسِ خویشتن است و هیچکس در نحوه ی تاثیرگذاریِ احساس دیگران مقصر نیست...زمانی که مردانِ عاشقِ خود را از دست دادم،احساس کردم زخمی شده ام؛ولی امروز معتقدم که هیچکس کسی را از دست نمیدهد زیرا در واقعا هیچکس،کسی را در اختیار ندارد.این تجربه ی واقعیِ آزادی است...دارا بودنِ مهم ترین احساسِ دنیا بدون در اختیار داشتنِ آن !!!...
عاطفه ای که شهوت باشد،به محض آنکه درک واضح و متمایزی از آن حاصل کنیم دیگر شهوت نخواهد بود.اسپینوزا...
اگر به خود اجازه دهید که مورد استفاده قرار بگیرید و یا بازیچه ی دستِ دیگری باشید،این کار نشانه ی عشق نیست؛در واقع خیانت است.شما به او اجازه میدهید که عاداتِ غیر انسانیِ خود را گسترش بدهد.گری چاپمن | 5 زبان عشق...
لقمان را گفتند حکمت از که آموختی؟ گفت از نابینایان که تا جای نبینند پای ننهند.سعدی...
موسیقی شروع به نواختن میکند. عجیب آن است که احمقهایی هستند که در هنرهایِ زیبا تسلّی میجویند. مثلِ عمّه بیژوایِ من که میگفت طفلک عمویت وقتی که مُرد نوازندگیهایِ شوپن خیلی به دادم رسیدند. و تالارهایِ کنسرت لبریز از آدمهایِ تحقیرشده و آزردهای است که چشمهایشان را میبندند و میکوشند چهرههایِ رنگپریدهشان را به آنتنهایِ گیرنده مبدّل کنند. به خیالشان صداهایی که میگیرند به درونشان جاری میشود؛ شیرین و خوراکدهنده. و رنجهایشان مانندِ رنجه...
کسی که تابویی را نقض میکند، خودش در اثر این عمل به تابو مبدل میشود. زیگموند فروید | توتم و تابو...
در برابر کسانی که شرم و حیایی از احساساتِ خود دارند باید شیوه پنهان کاری را دانست. اگر شما آنها را حین ارتکاب آشکار مهر و محبت، شور و هیجان یا سخاوت و نجابت غافلگیر کنید، چنان نفرت ناگهانی نسبت به شما پیدا خواهند کرد که گویی به حریم قبله گاه پنهان آنان تجاوز کردهاید. فریدریش نیچه | حکمت شادان...
عشقِ عقلانیِ روح نسبت به خدا،جزئی است از عشقِ بی حد و حصری که خدا نسبت به خود دارد.اسپینوزا...
ما جزئی از طبیعتِ کل هستیم و از دستوراتِ او متابعت میکنیم.اگر از این امر،درک درست و متمایزی داشته باشیم،آن قسمت از وجودِ ما که هوش نام دارد بدانچه بر ما میگذرد رضا میدهد و میکوشد که در این رضا باقی بماند.اسپینوزا...
عشق پرشور با کمبودی در وجود انسان ملازمه دارد؛نوعی گسیختگی،چیزی که نیاز به جبران داشته باشد.سیمون دو بووار | سوءتفاهم در مسکو...
اگر از انجامِ عملی زیانی متوجهِ دیگران نشود،دلیلی نداریم که ارتکابِ آن را محکوم کنیم.نمیتوان عملی را تنها به زعم اینکه فلان مذهب،زشت شناخته است محکوم ساخت؛فقط بایستی سود و زیانِ کار را به حساب آورد.چنین است اساسِ مذهبِ اخلاق جنسی و همه ی اخلاقِ دیگر.جهانی که من میشناسم | برتراند راسل...
هیچ فضیلتی مقدم بر این سعی که شخص،وجودِ خود را حفظ کند قابل تصور نیست.اسپینوزا...
من کتاب مینویسم،کتاب خواهم نوشت؛باید نوشت؛باری،این سودمند است.فرهنگ هیچی و هیچ کی را نجات نمیدهد.توجیه گر نیست ولی فرآورده ی انسان است.انسان خودش را در آن فرا می افکند و خودش را در آن باز میشناسد.تنها همین آیینه ی سنجشگر،عکسِ او را به او عرضه میکند.ژان پل سارتر | کلمات...
جهان نسخه ای از اصل کاملی است که فقط نفوسِ حلّاقه میتوانند آن را دریابند.افلاطون...
از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت نیاز به پشتیبان ندارد. فریدریش نیچه...
ایمان داشتن اصلا چیز بدی نیست؛ مثبت بودن هیچ اشکالی ندارد؛ اما بسیاری اوقات لازم است که قدم بعدی را خودتان بردارید. با خودتان عهد ببندید که به آنچه دوست دارید برسید و برای آن برنامهریزی کنید. هرگاه خواستید خودتان را محک بزنید که چقدر در تغییر زندگیتان جدی هستید، نگاهی بر برنامهریزیهایتان بکنید. اگر برنامهریزیای برای کارهایتان نکردهاید، کمی به عقب برگردید و ببینید آیا واقعا با خودتان پیمان بستهاید یا خیر. اگر هرچه هست فقط در ذهنتان ا...
زندگی فقط یکبار است و ما هرگز نخواهیم توانست تصمیم درست را از تصمیم نادرست تمییز دهیم؛ زیرا ما در هر شرایطی فقط یکبار می توانیم تصمیم بگیریم؛ زندگی دوباره، سه باره و چهار باره به ما عطا نمی شود که این را برای ما امکان پذیر سازد تا تصمیم های گوناگون خود را مقایسه کنیم. میلان کوندرا...
آدمی بهرِ زیستن می باید یا حیوان باشد یا انسان ، ارسطو میگوید :انگاره فرضِ سومی نیز هست،بودنِ یکجایِ هر دویِ آنان، آن هم فیلسوف وار......
تراژدی این است که ما زیادی جوانیم. سرعت گندیدنمان کافی نیست. برای همین است که آدمهای بزرگ نداریم. برای بوجود آمدن مردان تاریخی، قرن ها سابقه گندیدگی لازمست؛ برای بارور شدن مردان بزرگ، کود تاریخ لازم است؛ گل های عجیب و غریبی که بوجود می آورد، مثل گاندی، ناپلئون. اینها همه از اعماق کثافت بیرون می آیند، از ته بیست قرن چرک و خون و کود تاریخ سر بلند می کنند ...رومن گاری | خداحافظ گاری کوپر...
آن کس که بلد باشد هوای نوشته های مرا تنفس کند،میداند که این هوای بلندی ها،هوایی قوی استنیچه | این است انسان...
زمان خود را به بهتر کردن خود با مطالعه نوشته های دیگران اختصاص دهید. بنابراین شما به سادگی آنچه را بدست می آورید که دیگران سخت برای آن زحمت کشیده اند....
گرفتاری این دنیا از این است که نادان از کار خود اطمینان دارد و دانا از کار خود مطمئن نیست....
ذهنم زمستانی است اما در قلبم بهاری ابدی جاری است....
ارزش یک اندیشه به خلوص نیت گوینده آن بستگی ندارد....
انسان همچون فرمانروا و مفسر طبیعت آن اندازه میتواند از طبیعت دریابد که مشاهدات او درباره ی نظمِ آن به وی اجازه دهد.بیشتر از آن درنمیابد و نمیتواند دریابد.ویل دورانت | لذات فلسفه...
در جهان هیچ چیز به اندازهٔ حقوق دیگران مقدس نیست.کسی که تمام عمر خود را به نیکوکاری گذرانده باشد و فقط حقوق یک نفر را ضایع کرده باشد،این مورد تضییعِ حق را نمیتواند با تمام نیکوکاری های خود جبران کند. امانوئل کانت | درس های فلسفه اخلاق...
اگر کنترل اذهان مردم همان اندازه آسان می بود که مهارِ زبانهایشان، هر حاکمی با خاطرِ جمع حکومت می کرد و هیچ حکومتِ ظالمانهای وجود نمی داشت؛ زیرا کلِ افراد طبقِ اذهانِ آنهایی روزگار می گذراندند که بر ایشان حکومت می کردند و دربارهی درست و غلط یا خوب و بد، فقط مطابقِ فرمانِ حاکمان دست به قضاوت می زدند. لیک... این امر محال است که ذهنِ یک شخص به طورِ مطلق تحتِ کنترلِ شخصی دیگر قرار گیرد؛ زیرا هیچ کس نمی تواند حقِ طبیعی یا تواناییاش جهتِ تفکرِ آزادا...
بسیارند چیزهایی که عقل نخست از شناختن آنها سر باز میزند اما سرانجام ناگزیر به پذیرفتن آنها شده است.ویل دورانت | لذات فلسفه...
قانونی که اثر عملیِ آن بیشتر باشد،در عالمِ نظر نیز درست تر استبیکن...
تنهایی، چه از نظر منطقی چه از نظر تجربی، ربطی به تنها بودن ندارد. آنچه درباره تنهایی مهم است شمار افرادی نیست که دوروبر آدم هستند، بلکه احساسی است که فرد از رابطهاش با دیگران دارد ...لارس اسوندسن | فلسفه تنهایی...
مطالعه مرا در خلوت خود تسلی می بخشد. مرا از سنگینی بطالت اندوهبار آزاد میکند و در هر زمانی میتواند مرا از مصاحبتهای کسالتبار خلاص کند ...هر زمان که درد خیلی کُشنده و شدید باشد، مطالعه چاقوی درد را کُند میکند. برای منحرف کردن ذهنم از افکار مأیوس کننده، صرفاً نیاز دارم به کتابها پناه ببرم. آلن دوباتن | تسلی بخشی های فلسفه...
نیرویِ درونی بینهایت برتر است؛ چه بسا آنچه تأثیرِ بیرونی به نظر میآید صرفاٌ یک انطباق با مبدئی درونی است. درست همان محیط ها را میتوان به شیوه هایِ متضاد تفسیر کرد و به کار برد: هیچ امورِ واقعی در کار نیست. وجودِ یک نابغه را نمیتوان بر حسب شرایطِ مربوط به اصل و مبدأ او توضیح داد.نیچه | اراده قدرت...
گوشهگیری اگر موقت باشد برای اندیشه ارزشمند است. چرا که مجبورش میکند که در خود فرو رود؛ اما به شرطی که از آن بیرون بیاید.تنهایی رنگ بزرگ منشانهای دارد اما برای کسی که در وی نیروی آن نیست که بتواند خود را از آن بیرون بکشد، کشنده است. باید با زندگی زمان خود را اگر چه پرهیاهو و ناپاک باشد، زندگی کرد.رومن رولان | ژان کریستف...
با به هنجاری است که میتوان نابهنجاریِ ستُرگِ روحانی بودن را درمان کرد....
انسان نمی تواند به پرواز درآید، مگر آن که ابتدا به لبهیِ پرتگاه برسد.نیکوس کازانتزآکیس | آخرین وسوسهی مسیح...
تنها عالمی که به یقین موجود است،عالم ذهن و مفهومات است و بقیه مفروضات.ویل دورانت | لذات فلسفه...
فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است. فریدریش نیچه...
تاریخ فلسفه خشمگین است از مقتضیاتِ زندگی و شناختِ ارزش های آن،چنانکه باز ایستادن در کنارش را هم خوش نمی دارد.هم چنین فیلسوفان در وجودِ جهانی، به شرطِ بیگانه بودن با جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، و به شرط آنکه برای رسیدن به آن جهان مجالی بیابند، هرگز تردیدی به خود راه نداده اند....
فرق انسان و حیوان خیلی کم است ولی بعضی از مردم همین چیزِ خیلی کم را نیز دور می اندازندکنفوسیوس...
حقایق همه ساده اند ، این نه مگر دروغی است دو چندان که آن را برساخته اند؟نیچه | غروب بتان...
انسان آرزومند جهانی است که در آن خیر و شر آشکارا تشخیص دادنی باشند، زیرا در او تمایل ذاتی و سرکش داوری کردن پیش از فهمیدن، وجود دارد.میلان کوندرا...
زندگی مانند بازی شطرنج است : ما نقشه ای میریزیم اما اجرای آن مشروط به حرکت هایی است که رقیب به دلخواه میکند. این رقیب در زندگی، سرنوشت است!آرتور شوپنهاور | در باب حکمت زندگی...
فیلسوف کسی است که می داند تا چه اندازه نادان است و این نادانی او را آزار می دهد بدین ترتیب وی هنوز داناتر از همه ی آن کسانی است کهدرباره ی دانش خود از چیزهایی که نمی دانند لاف می زنند.هر کس که بداند که نداند از همه داناتر است.سقراط خود گفت: یک چیز را خوب می دانم و آن این است که هیچ نمی دانم.یوستین گردر | دنیای سوفی...
اشرار کسانی را گویند که فقط عیوب دیگران را جستجو می کنند و به آن می چسبند و نیکویی ها را به فراموشی می سپارند؛ مانند مگسی که در جاهای کثیف می نشیند و از جاهای تمیز دوری میکندافلاطون...
هیچ اختلاف مقام و منزلت و نژادی بزرگ تر از آن فاصلهای نیست که میان دو عده شکاف میافکند: میلیونها میلیون افرادی که سرهاشان را در خدمت شکمها میگمارند و آن را چون وسیلهای در دست اراده مینگرند و اندک کسانی که آن میزان شجاعت در وجود آنها هست که فریاد بزنند: هرگز! سرِ من تنها باید ملازم خود باشد؛ باید بکوشد تا سر از کار این جهان رنگارنگ شگفتانگیز دربیاورد و سپس آن را به شکلی دیگر بسازد، چه در قالب هنر و چه در قالب فلسفه، به شکلی که شخصِ مرا خو...
فرد اولمان می گوید:بدی از همان ابتدا چیز عجیبی از خود نشان نمی دهد ، بلکه همیشه با ملایمت و بی سرصدا آغاز می شود ، در واقع می توان گفت فروتنانه آغاز می گردد و خود را در فضای زمانی که در آن قرار دارد جای می دهد. درست مانند آبی که زیر درب جاری می شود، ابتدا فقط در حد یک رطوبت است و زمانی که این رطوبت به سیل تبدیل می شود دیگر خیلی دیر شده است.کریستین بوبن | فراتر از بودن...
آدم باید اول انسان باشد بعد دکتر....
درنگ، بهترین درمان خشم است....
پروردگار، در آغاز یک باغچه آفرید و براستی، این باغچه مملو از نابترین شادمانیهای انسان است....