هیچ اختلاف مقام و منزلت و نژادی بزرگ تر از آن فاصلهای نیست که میان دو عده شکاف میافکند: میلیونها میلیون افرادی که سرهاشان را در خدمت شکمها میگمارند و آن را چون وسیلهای در دست اراده مینگرند و اندک کسانی که آن میزان شجاعت در وجود آنها هست که فریاد بزنند: هرگز! سرِ من تنها باید ملازم خود باشد؛ باید بکوشد تا سر از کار این جهان رنگارنگ شگفتانگیز دربیاورد و سپس آن را به شکلی دیگر بسازد، چه در قالب هنر و چه در قالب فلسفه، به شکلی که شخصِ مرا خوش آید. اینها آزادهجانانِ راستیناند، اشرافِ حقیقیِ جهان. مابقی رعیتاند و خاکزادان-زیاده خاک!
آرتور شوپنهاور | در باب نبوغ
ZibaMatn.IR