هر روز شبیه یک چیزم امّا سرخ... دیروز شمعدانی شده بودم، لبِ پنجره رو به دستان تو امروز صبح، ماهی بودم هارمونی زیبایی بود، گلدان و پولک! امشب به گمانم، یک تکّه ابر شوم حل شوم در خلسه ی نگاه تو هی من ببارم، هی تو تماشا کنی...