روانه می کند مرا، به هر طرف ؛ نگاه تو
ستاره ی امیدِ من، شدم؛ منم به راهِ تو
...
سوخت جگر تب دار من
از آتش نگاه تو
خاموش نشد با اشک چشم
سوز دل شیدای تو...
ز شب ندیده دیدگانم چون شب نگاه تو
ای شب تاریکم کی می شوی بیدار تو؟!...
جانانِ من!
گوشه ای از نگاهِ تو
به تاراج می برد تمامِ قلبم را!...