دلم یک زمستان سخت میخواهد یک برف یک کولاک به وسعت تاریخ که ببارد که ببارد که ببارد و تمام راهها بسته شوند و تو چاره ای جز ماندن نداشته باشی و بمانی …
این تن خسته است! از نیمه رفتن ها...از نیمه ماندن ها...یا بمان و امید فردایم باش یا دیروز را برگردان و برو