خودکار، کاغذ، شعر، باران، اشک، موسیقی این واژه های لعنتی دار و ندارم شد از هر چه می ترسیدم آمد بر سرم وقتی صد سال تنهایی نصیب روزگارم شد بعد از تو من با خواب هایم زندگی کردم رفتی که جایت پر شود با قرص خواب آور اندازه ی تنهایی...