یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
نم نم بارانهمینکه دست تو را شادمانه می گیرندهوای عطر گلی نوبرانه می گیرندتمام شاپرکانی که با تو همراهندپرنده های مهاجر که دانه می گیرندبه گوشه گوشه باغی تکیده از پائیزدوباره با قدم تو جوانه می گیرندکنار خرمن شن های خسته از طوفانفقط به خاطر تو آشیانه می گیرندببار ابرِ هوادار لحظه های امیدببار تا که به نامت نشانه می گیرندبخوان ترانه ی باران که مردمان صبوردر امتداد حضور تو خانه می گیرندبیا که سرخی لب های دخترا...